ما چهار تا تو یه خونه

به امید خدا فردا صبح میرم که چشمم رو لیزر کنم

بنابراین تا مدتی نمیتونم با گوشی و لب تاپ کار کنم

از همتون التماس دعا دارم

انشاالله که تو این ماه عزیز نماز و روزه هاتونم قبول باشه و دم افطار من رو هم دعا کنید

تا بعد خدانگهدار همتون

بعد از مدت ها سری به ارشیوم زدم خودم یاورم نمیشد این همه نوشته باشم

و فهمیدم راستی راستی به اینجا تعلق دارم

بعد از این همه مدت چه خوب جای دکمه های کیبوردم رو یادمه .هههه

ابتدا از دوستانی که در اینستا با من همراه هستن خواهشمندم که در فضای اینستا به وبلاگ من اشاره ای نداشته باشن  نمیخوام بعضی از اشخاص اینستا در جریان وبلاگم قرار بگیرند و در این صورت باید وبلاگ رو رمزی کنم.

مورد دوم الان دیگه با وجود اینستا و وات ساپ وبلگ نویسی کمی سخت شده پس با نظرات قشنگتون بهم ا دلگرمی بدین تا وب نویسی رو ادامه بدم

بریم سراغ تعریفی جات خخخخ

من که همچنان خونه نشین هستم و به امور خانه داری میپردازم.

اشپزیم خیلی خوب شده و خیلی سریع غذاهای خوب و خوشمزه رو با کمترین میزان روغن طبخ میکنم

یکی ارز مفیدترین کارهام گواهی نامه گرفتنم و رانندگی کردنم بوده

بخاطر کمر دردم که متاسفانه دیسک تشخیص داداه شده زومبا رو کنار گذاشتم

دکتر گفته استخر برم که متاسفانه هنور فرصت نشده به سور منسجم برم

وقتم رو با خونه داری. بچه داری.بیرون رفتن و خرید و... میگذرونم

اما دلم میخواد برم سر کار یک کاری که واقعا بهش علاقه داشته باشم و بهم انرژی بده

امسال رامتین کلاس اولی بود و رسما پوست بنده کنده شد

نمیدونستم کلاس اولی داشتن تا این اندازه سخت هست.

خداروشکر کلاس اول رو با موفقیت پشت سر گذاشت.

هنوز هیچ کلاسی ثبت نامش نکردم البته تصمیم دارم کلاس خوشنویسی و یه رشته ورزشی بنا به علاقه خوش بفرستمش

الانم ده روزه که رفته خونه مامانم و اصلا انگار نه انگار که مامانی هم داره

از رادوین بگم براتون که ماشالله موهاش حسابی فرفری هست وصداشم حسابی کلفت

نه به چهره اش که از ظریفی و خوشکلی همه فکر میکنن دختره نه به اون صدای کلفت و مردونه اش

خداروشکر  پسر خوبیه .عاشق فوتباله و خوبم با مهارت بازی میکنه

مامان و بابا رو میگه.به هواپیما میگه اقی....به نمیخوام میگه نی خوام...به رامتینم میگه رادی

چند روزیه که از شیر گرفتمش

بعضی شب ها یکمی نق زده و خوابید 

اما بعضی شب ها هم انقدر گریه میکنه که مجبور میشم از تخت بیارمش بیرون و از این شیر های کوچیک نی دار بهش میدم

و یه مشکلی هم که دارم دیگه مثل قبل که داروهای اهن و تقویتیش رو میریختم تو شیشه .دارهاشو نمیخوره

فعلا همین

انشالله از این به بعد هفته به هفتگی با یک گزارش کامل در خدمتتونم

امکان اینکه رمزی بنویسمم هست 

پس خواننده های خاموش خودی نشون بدن

فدای همتون

صرفا اومدم که ادرس اینستا رو براتون بزارم.

Golsorkh.bahari

به امید دیدارتان در اینستاگرام

خوبین؟ خوشین ؟ سلامتید؟

ما هم خوبیم ....در این ماه رمضان و شب های قدر التماس دعا دارم

خوب اول از همه کمی درباره خورد و خوراک رادوین بگم براتون

حدودا دو هفته پیش رادوین رو بردم دکتر اطفال چکاپ

در کمال ناباوری وزن خوبی نداشت .... من مادر نسبتا ریلکسی هستم و سعی میکنم هر بچه ای رو با بچه دیگه مقایسه نکنم و خیلی رو مساله تغذیه بچه ها حساسیت زیادی به خرج ندم اما اینبار اقای دکتر دستور العمل هایی رو گفتن که براتون میگم

ایشون گفتن که باید هر روز بهش تخم مرغ بدم و در غذاش ماکارونی و گوشت قرمز هفته ای پنج بارو سیب زمینی هم باشه

من در غذاهای رادوین خیلی کم از سیب زمینی و ماکارونی استفاده میکردم

بیشتر برنج و کدو و هویج و اینجور چیزا بود

و حبوبات مختلف که من معمولا بیشتر از عدس استفاده میکردم الان لوبیا رو هم بیشتر میدم

و اینکه گفتن هر روز نصف لیوان بستنی سنتی پرخامه استفاده بشه

یه سری شربت تقویتی و زینک و اهن هم نوشتن +شربت انجیر برای زمان یبوست و قرص اسید فولیک که باید در شیر یا ابی چیزی حل شه و بهش بدم

رادوین بستنی و خامه و اینها رو خوب نمیخورد واسه همین میام بستنی رو میریزم تو شیشه شیرش بعد روش کمی شیر میریزم و میزارم در ماکروفر تا بستنی اب شه و بهش میدم

در وعده ها ی بعدی شیرش هم خامه ....عسل ...موز ...میریزم

دیشب شربت فروگلوبینش رو هم ریختم تو شیرش بهش دادم  و معمولا رادوین دوسه باری شب تا صبح شیر میخوره و یکبارم روز

یه پودری هم هست بنام گین اپ مکمل رشد هست که میگن برای دوسال به بالا هست و ما با مشورت با پزشک روزانه نصف پیمانه بهش میدیم .

اما چیزی که هست دیگه غذاشو مثل سابق نمیخوره

قبلا فقط شیر بود و غذا و یک روز درمیان هم تخم مرغ یا بیسکویت مادر و شیر

و اون موقع میشه گفت کل غذایی رو که براش درست میکردم رو میخورد اما الان کم میخوره ...که خوب علتشم معلومه با وجود اون همه عسل و خامه و گین اپ و بستنی و اینا اشتهاش واسه خوردن غذای اصلیش کمتر میشه....

رادوین جون و رامتین جون هر دو  داره دندون های فک بالاشون در میاد

دیشب با دوستم رفتیم بیرون .... نمیدونم چرا با دوستام مجردی میرم بیرون بهم خوش نمیگذره با شوشو خیلی بهتره

مدتیه موهامو گیس میکنم ..... خیلی ها از جمله داداشام عاشق این گیس های من هستن و همه بهم میگن خیلی بهم میاد

اینه که اینروزها یکی از فانتزی هام خرید انواع کش های جینگیلی واسه پایین گیس هام هست

دیشب یه جفت خریدم 10 تومن...روش مروارید و کریستال و اینا داره

خیلی خوشکله و البته دارم فکر میکنم که من خودم چقدر گردنبندهای مروارید و.. دارم که میتونم با مهره های اونا واسه خودم یه عالمه چیزای خوشکل درست کنم....که البته من از این حوصله ها هم ندارم

دیگه یه کیف ورزشی ادیداس هم واسه رامتین و شوشو خریدم که انشالله با هم برن استخر که ساک ورزشی رو هم 10 تومن گرفتم درسته مارک نیست اما چنان شیک درش اوردن و روش ارم ادیداس رو زدن که خیلی هم خوشکل شده و اسه کار اینا خیلی خوبه جا دار و سبک

تو شیراز چیزای ارزون خیلی خوب گیر میاد

مثلا دیشب یه تاپ مشکی با یه جنس ریون کش خیلی محکم و خوب خریدم 5 تومن که دورش نوار دوزی طلایی داره و مناسبه واسه یکی از کت های گیپورم+ دوتا کت تورگیپور کوتاه یکی صورتی یکی زرد اوناهم دونه ای 5 تومن

آهان میخواستم پابند یا همون خلخال بدون اجرت بگیرم .با دوسی جونم رفتیم چندجایی رو دیدم اما بنظرم حتی سنگین ترینشونم که قیمتش حدود 2 تومن اومد خیلی زپرتی اومدن و من همش میترسیدم تو پام خراب بشن واسه همین دیشب یه استیلش رو که طرح طلا هم بود رو گرفتم 9 تومن تا ببینم اگر خوشم اومد و احساس کردم باهاش راحتم شاید برم طلاش رو هم بخرم....

هنوز که عادت نکردم بهش و هی یادم میره خیال میکنم یه بندی به پام گیر کرده

دیگه دیگه پری شب شوشو و یه سری از دوستامون رفتن پینت بال ... من نرفتم ...حقیقتش ترسیدم

و هم اینکه باید پیش بچه هام میموندم خیلی راحت نیستم بچه هامو  جایی بزارم تا اونها رفتن منو داداشی هم رفتیم تو یه کافه باغی که بعدا قرار بود بقیه هم بیان نشستیم به چای و قلیون

اشتباهی که کردم یخ نعنا میخواستم که نداشت و ما هم ادامس نعنا سفارش دادیم که اصلا خوب نبود همون نعنا خالی خیلی بهتر بود و شب که دوسی اینا اومدن همون نعنا رو سفارش دادیم

و پینت بال حسابی همشون سوراخ سوراخ شده بودن و با وجود ژلیقه و .. چون درست رعایت نمیکنن و از فاصله ای نزدیک بهم تیر میزنن بازم بدن زخمی میشه اما در کل براشون تجربه خوبی بود و بهشون خوش گذشته بود

هر چند شوشو حدود 10 جای بدنش دچار کبودی شده بود

واسه عید فطر عروسی داریم خوزستان که انشالله قصد رفتن داریم

از الان کلی استرس دارم واقعا با بچه کوچیک جایی رفتن سخته

دیگه اینروزها هی دارم تو ذهنم جورچین میکنم چه چیزهایی همراهم ببرم و ...

اگر توصیه خاصی دارید منو از تجربه هاتون بی بهره نگذارید

فعلابای

ﺳﻼﻡ ﻋﺸﻘﺎﻱ ﻣﻦ

ﻭاﻱ ﻛﻪ ﺩﻟﻢ ﻫﻢ ﺑﺮاﻱ,ﺷﻤﺎ و ﻫﻢ ﺑﺮاﻱ اﻳﻨﺠﺎ ﺣﺴﺎﺑﻲ,ﻟﻚ ﺯﺩﻩﺑﺑﻼﮔﻔﺎ ﺩﺭﺳﺖ ﺷﺪﻩ اﻣﺎ ﻏﺎﻟﺐ ﻭ ﻋﻮﺽ ﺷﺪﻩ

اﻻﻥ ﺑﺎ ﮔﻮﺷﻲ ﻫﺴﺘﻢ اﻣﺎ 

ﻣﻴﻨﻮﻳﺴﻢ ﭼﻮﻥ ﻟﭗ ﺗﺎﭘﻢ ﺭﻭﺷﻦ ﻧﻤﻴﺸﻪ ﻧﻤﻴﺪﻭﻧﻢ ﭼﺶ ﺷﺪﻩ

ﺧﻮﺏ ﻣﺎ ﺧﻮﺑﻴﻢ.اﺯ ﻻﻧﻤﻮﻥ ﺑﮕﻢ ﺗﺎ ﻳﺨﻢ ﺁﺏ ﺷﻪ 

اﺧﺮ ﻣﺮﺩاﺩ ﻣﺎﻩ ﻋﺮﻭﺳﻲ ﺩاﺩاﺷﻢ ﻫﺴﺖ ﻛﻤﺎﺑﻴﺶ ﺩﺭ ﺗﺪاﺭﻛﺎﺕﻣﻦ ﭼﻲ ﺑﭙﻮﺷﻢ ﺷﻮﺷﻮ ﭼﻲ ﺑﭙﻮﺷﻪ ﻫﺴﺘﻴﻢ

ﺷﻮﺷﻮ اﺣﺘﻤﺎﻻ ﻳﻚ ﻛﺖ و ﺷﻠﻮاﺭ ﺳﻔﻴﺪ ﺑﺎ ﭘﻴﺮاﻫﻦ و ﻛﻔﺶ و ﻛﻤﺮﺑﻨﺪ ﻣﺸﻜﻲ و ﻛﺮاﻭاﺕ ﺳﻔﻴﺪﻣﻴﭙﻮﺷﻪ

ﺭاﻣﺘﻴﻨﻢ ﻛﺖ و ﺷﻠﻮاﺭﺵ ﺳﺖ ﺑﺎﺑﺎﺷﻪ اﻣﺎ ﺷﺎﻳﺪ ﻭاﺳﻪ اﻭﻥ ﭘﻴﺮاﻫﻦ ﺯﺭﺷﻜﻲ,ﻳﺎ ﻛﺮﻡ ﺑﮕﻲ م اﺧﻪ ﻛﺖ ﺭاﻣﺘﻴﻦ ﻳﻪ ﺧﻮﺭﺩﻩ ﺑﻪ ﻧﺒﺎﺗﻲ ﻣﻴﺮﻩ ﺗﺎ ﺳﻔﻴﺪ 

ﺭاﺩﻭﻳﻳﻨﻢ ﻟﺒﺎﺳﺎﺵ اﻣﺎﺩﻩ ﻫﺴﺖ ﻳﻪ 

ﻛﺖ و ﺷﻠﻮاﺭ ﻣﺸﻜﻲ,ﺑﺎ ﭘﺎﭘﻴﻮﻥ ﻃﻼﻳﻲ و ﮊﻳﻠﻪ ﻃﻼﻳﻲ و ﭘﻴﺮاﻫﻦ ﺳﻔﻴﺪ ﻛﻪ اﺯ,ﻗﺸﻢ ﺑﺮاﺵ,ﮔﺮﻓﺘﻢ

ﺧﻮﺩﻣﻢ ﻫﻨﻮﺯ ﻣﺸﺨﺺ ﻧﻴﺴﺖ

ﺭاﻣﺘﻴﻨﻮ ﻛﻼﺱ,ﺗﺎﺑﺴﺘﻮﻧﻪ ﻓﻘﻄ,ﻛﻼﺱ,ﺳﻮاﺩ ﺗﺼﻮﻳﺮﻱ ﺛﺒﺖ ﻧﺎﻡ ﻛﺮﺩﻡ ﻛﻪ ﻫﻨﻮﺯ,ﺷﺮﻭﻉ ﻧﺸﺪﻩ

ﺩﻟﻢ ﻳﻪ ﻛﻼﺱ ﻭﺭﺯﺷﻲ ﻫﻢ ﻣﻴﺨﻮا  ﻛﻪ ﺑﺰاﺭﻣﺶ ﻛﻪ ﻫﻨﻮﺯ,ﺟﻮﺭ ﻧﺸﺪﻩ

اﻣﺎ ﻫﻴﭻ ﺩﻭﺳﺖ ﻧﺪاﺭﻡ ﻳﻪ ﻋﺎﻟﻤﻪ ﻛﻼﺱﺑﺰاﺭﻣﺶ,ﻛﻪ ﻫﻢ ﺑﭽﻪ ﺧﺴﺘﻪ ﺑﺸﻪ ﻫﻢ ﺧﻮﺩﻣﻮﻥ ﮔﻴﺮ ﺭﻓﺖ و اﻣﺪﺵ,ﺑﺎﺷﻴﻢ

ﺑﻪﺧﺼﻮﺹ,ﻛﻪ اﻣﺴﺎﻝ ﻛﻼﺱ,اﻭﻟﻲ ﻫﻢﻣﻴﺸﻪ و ﺑﺎﻳﺪ ﺣﺴﺎﺑﻲ اﺳﺘﺮاﺣﺖ ﻛﻨﻪ ﺑﭽﻪ اﻡ ﺗﺎ ﻭاﺳﻪ اﻭﻝ ﻣﻬﺮ ﺑﻬﺶ ﻓﺸﺎﺭ ﻧﻴد

ﺧﻮﺩﻣﻢ ﻛﻼﺱ,ﺯﻭﻣﺒﺎ ﺭﻭ ﻫﻤﭽﻨﺎﻥ ﻣﻴﺮﻡ.ﺑﺪﻧﻢ ﻧﺴﺒﺘﺎ ﺧﻮﺏ ﻧﺮم ﺷﺪﻩ  اﻣﺎ ﺗﺎﺛﻴﺮ اﻧﭽﻨﺎﻧﻴﻲ ﺭﻭ اﻳﻨﻜﻪ ﺭﻗﺼﻲ ﻳﺎﺩ ﮔﺮﻓﺘﻪ ﺑﺎﺷﻢ ﻧﺪاﺷﺘﻪ ﭼﻮﻥ ﺑﻴﺸﺘﺮ ﺣﺎﻟﺖ ﻭﺭﺯﺷﻲ,ﺷﺪﻩ ﺗﺎ ﺭﻗﺺ اﻣﺎ ﺧﻮﺏ ﻋﺎﺷﻖ ﻫﻤﻴﻨﻜﻼﺳﻤﻮﻧﻢ وﺗﺎﺛﻴﺮ ﺧﻮﺑﻲ ﺩﺭ ﺭﻭﺣﻴﻪ اﻡ ﺩاﺷﺘﻪ

ﺑﺎﺭﺳﺎﻝ ﺗﺎ ﺣﺎﻻ 25 ﻛﻴﻠﻮ ﻛﺎﻫﺶ ﻭﺯﻥ ﺩاﺷﺘﻢ اﻻﻥ ﺩﻳﮕﻪ اﺯ,ﭼﺎﻗﻲ ﺩﺭ  اﻭﻣﺪﻡ و ﻫﺮ ﭼﻨﺪ ﻫﻨﻮﺯ ﭘﻮﻧﺰﺩﻩ ﻛﻴﻠﻮ اﺿﺎﻓﻪ ﻭﺯﻥ ﺩاﺭﻡ اﻣﺎ ﺩﻳﮕﻪ اﻭﻛﻲ ﻫﺴﺘﻢ و اﺯ اﻭﻥ ﺣﺎﻟﺘﻲ ﻛﻪ اﺣﺴﺎﺱ ﺑﺪﻱ ﺩاﺷﺘﻪ ﺑﺎﺷﻢ ﺩﺭ اﻭﻣﺪﻡ و ﻭاﻱ ﻛﻪ ﭼﻘﺪﺭ ﻻﻏﺮﻱ و ﺗﻨﺎﺳﺐ اﻧﺪاﻡ ﻋﺎﻟﻴﻪ

اﻻﻧﻢ ﻫﻤﭽﻨﺎﻥ ﺩاﺭﻡ ﻛﺒﺴﻮﻝ ﻗﻬﻮﻩ ﺳﺒﺰ ﻣﻴﺨﻮﺭﻡ اﻧﺸﺎﻟﻠﻪ ﻛﻪ ﺗﺎ ﻋﺮﻭﺳﻲ ﺩاﺩاﺷﻢ اﻳﻦ ﭘﻮﻧﺰﺩﻩ ﺗﺎ ﺭﻭ ﻫﻢﻛﻢ ﻛﺮﺩﻩ ﺑﺎﺷﻢاﺯ رﺭاﺩﻭﻳﻦ ﺑﮕﻤ ﻛﻪ ﻫﻨﻮﺯ ﺭاﻩ ﻧﻤﻴﺮﻩ اﻣﺎ ﺩﺳﺘﺸﻮ ﻣﻴﮕﻴﺮﻩ و ﻭاﻱ ﻣﻴﺴﺘﻪ ﻭﻟﻲ ﻣﻴﺘﺮﺳﻪ  ﻗﺪﻣﻲ ﺑﺮﺩاﺭﻩ

ﺩﻭﺗﺎ ﺩﻧﺪﻭﻥ  ﭘﺎﻳﻴﻦ ﺩاﺭﻩ ﻛﻪ ﻛﺎﻣﻞ ﺩﺭ اﻭﻣﺪﻥ و ﭼﻨﺪﺗﺎ ﺩﻧﺪﻭﻥ ﻫﻢ ﺑﺎﻻ ﺩﺭ ﺣﺎﻝ ﺗﻜﻤﻴﻠﻪ و اﻻﻥ ﻗﻴﺎﻓﻪ ﺩﻭﺗﺎ ﺩا اﺵ,ﻣﺜﻞ ﻫﻢ ﺷﺪﻩ ﭼﻮﻥ ﺭاﻣﺘﻴﻨﻢ ﻳﻪ ﻋﺎﻟﻤﻪ اﺯ ﺩﻧﺪﻭﻧﺎﺵ اﻓﺘﺎﺩﻥ و ﺩاﺭﻩ ﺑﺎ ﺭاﺩﻭﻳﻦ ﺩﻧﺪﻭﻥ ﺩﺭ ﻣﻴﺎﺭﻩ

ﺭاﺩﻭﻳﻦ ﻳﻚ ﺳﺎﻝ و ﺩﻭﻣﺎﻫﻪ ﻣﺎ ﻣﺎﺷﺎﻟﻠﻪ ﺧﻴﻠﻲ اﺯ,ﻭﺳﺎﻳﻞ ﺭﻭ ﺑﺎ ﻛﺎﺭﺑﺮﺩﺷﻮﻥ ﻣﻴﺸﻨﺎﺳﻪ

ﺗﻠﻔﻦ ﺭﻭ ﺑﺮﻣﻴﺪاﺭﻩ و اﻟﻮ ﻣﻴﻜﻨﻪ ...ﺷﻮﻧﻪ ﺭﻭ ﺑﻪ ﻣﻮﻫﺎﺵﻣﻴﺰﻧﻪ...ﻣﺎﻣﺎﻥ و ﺑﺎﺑﺎﻱ ﻣﻨﻮ ﺧﻮﺏ ﻣﻴﺸﻨﺎﺳﻪ و ﺩﻭﺳﺘﺸﻮﻥ ﺩاﺭﻩ

ﻣﻴﺪﻭﻧﻪ ﺑﺎ ﻟﻴﻮاﻥ اﺏ ﻣﻴﺨﻮﺭﻥ..ﺑﺎ ﻣﺎﺷﻴﻦ ﻫﺎﻱ ﺭاﻣﺘﻴﻦ ﺣﺴﺎﺑﻲ ﺑﺎﺯﻱﻣﻴﻜﻨﻪ ﭼﻬﺎﺭ ﺩﺳﺖ و ﭘﺎ ﻣﺎﺷﻨﺎﺭﻭ ﻫﻞ ﻣﻴﺪﻩو ﺭاﻫﺸﻮﻥ ﻣﻴﺒﺮﻫﻮ..

ﺧﻮﺏ ﻓﻌﻼ ﺗﺎ اﻳﻨﺠﺎ

ﺑﺎ ﮔﻮﺷﻲ,ﺳﺨﺘﻪ 

ﺩﺭ ﺿﻤﻦ ﺩﻭﺳﺘﺎﻧﻲ ﻛﻪ ﻭﺏ ﺩاﺭﻳﺪ ﻣﺎ ﻫﻢ ﻳﻪ ﮔﺮﻭﻩ ﻭاﺕ ﺳﺎﭘﻲ ﺩاﺭﻳﻢ ﺑﺎ ﺩﻭﺳﺘﺎﻥ ﻣﺠﺎﺯﻳﻤﻮﻥ اﮔﺮ ﻣﺎﻳﻞ ﺑﻮﺩﻳﺪ ﺟﻬﺖ ﻋﻀﻮﻳﺖ ﺷﻤﺎﺭﻩ ﺗﺎﻥ ﺭا ﺩﺭ ﭘﻴﺎﻡ ﻫﺎﻱ ﺧﺼﻮﺻﻲ,ﺑﺰاﺭﻳﺪ

ﻭﻗﺖ ﺧﻮﺵ